معنی خیس کردن دراب یا چیز دیگری فرو بردن، روی چیزی اب ریختن, معنی خیس کردن دراب یا چیز دیگری فرو بردن، روی چیزی اب ریختن, معنی ods lcbj bcاf dا ]dx bd;cd tcm fcbj، cmd ]dxd اf cdoتj, معنی اصطلاح خیس کردن دراب یا چیز دیگری فرو بردن، روی چیزی اب ریختن, معادل خیس کردن دراب یا چیز دیگری فرو بردن، روی چیزی اب ریختن, خیس کردن دراب یا چیز دیگری فرو بردن، روی چیزی اب ریختن چی میشه؟, خیس کردن دراب یا چیز دیگری فرو بردن، روی چیزی اب ریختن یعنی چی؟, خیس کردن دراب یا چیز دیگری فرو بردن، روی چیزی اب ریختن synonym, خیس کردن دراب یا چیز دیگری فرو بردن، روی چیزی اب ریختن definition,